زخمهای باز اقتصاد ایران | سه پرونده و یک بحران مشترک؛ نبود شفافیت

رویداد۲۴| در اقتصاد ایران، برخی پروندهها انگار قرار نیست هیچوقت تمام شوند؛ فقط از تیتر نخست روزنامهها به حاشیه میروند و دوباره با خبر یا تصمیمی تازه بازمیگردند. روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان «زخم باز پروندههای جنجالی» سه پرونده بزرگ یعنی کرسنت، بابک زنجانی و بانک آینده را بررسی کرده و نوشته است: «کرسنت»، «زنجانی» و «بانک آینده» سه نام جنجالیاند که پروندههای کلان اقتصادیشان هنوز بسته نشده و هر از گاهی با خبرهای تازه، افکار عمومی را به خود مشغول میکنند.
کرسنت؛ ابهامهای قدیمی و خسارات تازه
بیش از دو دهه از امضای قرارداد گازی «کرسنت» میگذرد؛ قراردادی ۲۵ ساله میان ایران و یک شرکت اماراتی که قرار بود به صادرات گاز از میدان سلمان منجر شود. اما بهگزارش خراسان، «آنچه در عمل ماند، سلسلهای از اتهامها، لغوها و دعواهای حقوقی بود که سالهاست ادامه دارد.»
این پرونده دوباره پس از رأی نهایی هیئت داوری بینالمللی لاهه و محکومیت شرکت ملی نفت ایران به پرداخت ۲.۹ میلیارد دلار خبرساز شد. دو روز پیش نیز خبر مصادره ساختمان معروف به "خانه شرکت نفت ایران" در لندن به ارزش ۱۰۰ میلیون پوند منتشر شد. دادگاه تجدیدنظر انگلستان اعتراض ایران را رد کرده و رأی مصادره را تأیید کرده است.
اما جنجال زمانی بیشتر شد که خبرگزاریها اعلام کردند شرکت کرسنت، این بار بیش از ۲.۳ میلیارد دلار از حسابهای شرکت ملی نفت ایران در مالزی را برداشت کرده است. بهنوشته خراسان: «ماجرا از آنجا حادتر میشود که بدانیم این بانک در جریان فعالیتهای بابک زنجانی در اوایل دهه ۹۰، توسط وی در مالزی ایجاد شده بود و طبق گزارش خبرگزاری فارس، بیژن زنگنه وزیر اسبق نفت در دولتهای یازدهم و دوازدهم بارها وجود پول در حساب بابک زنجانی و بانک FIIB را منکر شده بود.»
در نتیجه، امروز پرسش اصلی همچنان باقی است: چرا پس از دو دهه، گزارش رسمی و شفافی از ابعاد مالی و حقوقی پرونده کرسنت منتشر نشده است؟
بابک زنجانی؛ بدهکاری که هنوز خبرساز است
پرونده بابک زنجانی از سال ۱۳۹۲ تاکنون یکی از پرسروصداترین پروندههای اقتصادی کشور بوده است. او تاجر تحریمها بود که بهعنوان واسطه فروش نفت فعالیت میکرد، اما بدهی چندمیلیاردیاش به شرکت ملی نفت ایران هنوز تعیین تکلیف نشده است.
بهنوشته خراسان: «بانک مرکزی اعلام کرده از ۲ میلیارد یورو بدهی زنجانی تنها ۱۶ میلیون یورو تسویه شده است.»
در این میان، باز هم نام زنجانی با ماجرای مصادره اموال در مالزی گره خورده است. بانک FIIB که توسط او تأسیس شده بود، اکنون محلی شده برای برداشت میلیاردها دلار توسط شرکت کرسنت. همین موضوع بار دیگر شائبههایی درباره نقش واقعی زنجانی و میزان بدهیهای او برانگیخته است.
خراسان با اشاره به فضای ابهامبرانگیز این پرونده مینویسد: «افکار عمومی در این میان، بیش از همه از ابهام خسته است. هیچ عدد قطعیای از میزان بدهی، پرداخت یا جریمهها اعلام نمیشود و معلوم نیست واقعاً وی امکان فعالیت اقتصادی را در شرایط کنونی دارد یا خیر؟»
بانک آینده؛ موسسهای که آیندهاش مبهم است
نام بانک آینده این روزها بیش از هر زمان دیگری شنیده میشود. از هشدارهای بانک مرکزی تا گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، همه بر بحرانی بودن وضعیت این بانک تأکید دارند. خراسان در اینباره مینویسد: «بانکی که با پروژههای عظیم ملکی، تسهیلات کلان به اشخاص مرتبط و تخطی از نسبتهای نظارتی شناخته شد، حالا به نقطهای رسیده که ادامه فعالیتش زیر سؤال است.»
ظهوریان، نماینده مشهد در مجلس، گفته است: «اضافه برداشت بانک آینده از ۳۵۰ میلیارد در سال گذشته به ۴۵۵ میلیارد رسیده است. بانک مرکزی به قوه قضاییه نامه زده و عنوان اخلال عمده در نظام اقتصادی در حد فساد فیالارض را مطرح کرده است، اما هنوز هیچ محاکمهای انجام نشده است.»
او با اشاره به پروندههای گذشته تأکید کرده است: «در نظام اقتصادی ما به جرایمی بسیار کمتر از آنچه در این بانک اتفاق افتاده، پرداخته و افراد را اعدام کردیم...، اما در این بانک هیچ تعیین تکلیفی صورت نگرفته است.»
خراسان در جمعبندی این گزارش مینویسد: «کرسنت، زنجانی و بانک آینده در ظاهر سه پرونده متفاوتاند؛ اما در عمق ماجرا، هر سه به یک ریشه مشترک میرسند: نبود شفافیت، ضعف پاسخگویی و ناتوانی نهادها در بستن پروندههای بزرگ.»
به نظر میرسد اقتصاد ایران هنوز با میراث این پروندههای ناتمام زندگی میکند؛ پروندههایی که هرچند متعلق به گذشتهاند، اما سایهشان همچنان بر امروز و فردای کشور سنگینی میکند.


