علم الهدی مدعی ترور رئیسی توسط موساد شد| ماجرای استناد امام جمعه مشهد به کتاب اسراییلی چیست؟

رویداد ۲۴| احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و البته پدر زن رییس فقید دولت سیزدهم مطلبی را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده و مدعی شده که رئیسی ترور شده است.
در این مطلب قید شده: «وقتی مردم کشور ما دل هایشان به واسطه مقاومت و ایستادن در مقابل دشمن متوجه رئیس جمهور شهید آیت الله رئیسی شد، ایشان را متاسفانه با یک حرکت ناجوانمردانهای ترور کردند و در کتابی که اخیرا منتشر کردند، جزییات ترور این شهید خدمت را با جزییات توضیح دادند. امروز نیز مزدوران خود را در مناطقی مانند خراسان جنوبی ـ که کانون محبت و ارادت به آن رئیسجمهور شهید بود ـ فرستادند که با توهین و سمپاشی، محبوبیت او را بشکنند. این، همان سیاست دشمن برای شکستن قبله دلهاست»
اشاره علم الهدی به کتابچهای به اسمِ «عطر مرگ» یا «بوی مرگ» است که در آن آمده موساد رئیسی را ترور کرده است
در روزهای اخیر این کتاب به قلم «اسحاق گلدشتین» توجه محافل رسانهای و سیاسی را به خود جلب کرده است؛ نویسندهای که نه سابقه دانشگاهی شناختهشدهای دارد و نه پیشینهای معتبر در حوزه مطالعات امنیتی و اطلاعاتی. با این حال، گلدشتین در کتاب خود مدعی است که سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد) سالها پیش از حمله مستقیم اسرائیل به ایران در ژوئن ۲۰۲۵، فعالیتهای عملیاتی خود را در داخل ایران آغاز کرده و عملاً بستر آن حمله را فراهم آورده است.
جنجالیترین بخش کتاب در فصل نخست با عنوان «آبشاری از تصادفها در ارتفاعات ایران» مطرح میشود؛ جایی که نویسنده روایت رسمی جمهوری اسلامی ایران از سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش در استان آذربایجان شرقی را زیر سؤال میبرد. ادعایی که اگرچه طی یکسالونیم گذشته به اشکال مختلف از سوی برخی نزدیکان رئیسجمهور فقید مطرح شده، اما به تصریح مقامات ارشد نظامی کشور هرگز به اثبات نرسیده است.
بر اساس روایت رسمی، حادثه سقوط بالگرد نتیجه همزمانی عواملی، چون شرایط نامساعد جوی، بالگردی سالخورده، اما قابل استفاده و بروز یک سانحه تراژیک عنوان شده است؛ روایتی که آن را حاصل خشم ناگهانی طبیعت میداند. با این حال، گلدشتین مدعی است که «در راهروهای ساکت مقر موساد در تلآویو» محاسبهای متفاوت در جریان بوده و مرگ رئیسی حامل «ردپاهایی ظریف از یک اقدام فعال» بوده است؛ عملیاتی که بهگونهای طراحی شده تا به شکل سانحهای طبیعی یا بدشانسی محض جلوه کند.
نویسنده در عین حال اذعان میکند که هیچ مدرک مستقیمی برای نقض روایت رسمی وجود ندارد، اما به گفته او، الگوها، زمانبندی و زمینه حادثه برای برخی تحلیلگران «پرسشبرانگیز» است. او حتی سقوط بالگرد را بخشی از آنچه «هنر عملیاتی ترور» مینامد، توصیف میکند؛ الگویی که بهجای اقدام مستقیم، با مهندسی «آبشاری از تصادفها» نیروهای طبیعی را به عامل مرگ تبدیل میکند.
در داخل ایران نیز پس از وقوع حادثه، اظهارنظرهای متفاوت و گاه متناقضی مطرح شده است. مرداد ۱۴۰۳ محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم، نخستین چهرهای بود که پس از شهادت اسماعیل هنیه، با انتشار تصویری از ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان در کنار قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و اسماعیل هنیه در شبکه اجتماعی ایکس، تلویحاً شهادت رئیسجمهور را ترور قلمداد کرد و نوشت: «انا من المجرمون منتقمون سنصلی فی القدس ان شاءالله». این توییت با انتقادهایی همراه شد و اسماعیلی ساعاتی بعد با عقبنشینی از موضع خود نوشت: «همه شهدای این قاب پرچمداران جبهه مقاومت هستند».
در ادامه، برخی چهرههای نزدیک به دولت سیزدهم نیز از احتمال ترور سخن گفتند، هرچند این اظهارات معمولاً در قالب ابهام یا تکذیب مطرح شد. ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ علی بهادری جهرمی در گفتوگو با ایسنا تأکید کرد که «مرجع رسمی بررسی این حادثه ستاد کل نیروهای مسلح است و همه همان گزارش ستاد کل را مستند قرار میدهیم». محسن منصوری نیز در مراسم سالگرد حادثه بالگرد اعلام کرد که «شواهدی دال بر ترور یا خرابکاری یافت نشده» و اطلاع بیشتری در این خصوص ندارد.
با این وجود، برخی چهرههای منتسب به حلقه نزدیکان رئیسجمهور فقید روایت متفاوتی ارائه کردند. مردادماه سال جاری میثم نیلی، برادر داماد رئیسی و مدیرمسئول رجانیوز، در یادداشتی نوشت: «شهید رئیسی فقط شهید خدمت نبود؛ شهید علی طریقالقدس بود؛ شهید دفاع از خاک وطن بود؛ شهید مبارزه با اسرائیل بود؛ شهید مقاومت بود؛ و شهید ترور…».
آذرماه سال گذشته نیز اظهارات حمید رسایی و کامران غضنفری، دو نماینده مجلس دوازدهم، واکنشهای گستردهای را به دنبال داشت. حمید رسایی در دو گفتوگوی جداگانه تأکید کرده بود که ردپای اسرائیل در پرونده سقوط بالگرد رئیسجمهور «قابل انکار نیست» و حتی اتهاماتی را متوجه جمهوری آذربایجان دانست. کامران غضنفری نیز پا را فراتر گذاشت و مدعی شد که ابراهیم رئیسی «در همکاری آمریکا، اسرائیل و جمهوری آذربایجان» به شهادت رسیده است و به طعنه گفت: «فوت سیدابراهیم رئیسی را به یک توده ابر نسبت میدهند؛ عجب ابر متراکم هوشمندی!».
این اظهارات با واکنش نهادهای رسمی از جمله کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و ستاد کل نیروهای مسلح مواجه شد. رسول سناییراد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی ـ سیاسی فرماندهی معظم کل قوا، سوم بهمن ۱۴۰۳ در یادداشتی در روزنامه جوان، ضمن رد وجود هرگونه سند یا شواهد درباره این ادعاها، از طرح چنین فرضیههایی بهشدت انتقاد کرد و آن را نوعی شبههافکنی دانست. او صراحتاً افرادی را که فرماندهان نیروهای مسلح را به ترس، محافظهکاری یا بیعملی متهم میکنند، «خادمان به رژیم صهیونیستی» خواند و تأکید کرد این ادعاها در راستای «طرح دشمن برای القای ضعف نظام» است.
چند روز بعد، ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نیز در دیدار با مردم استان بوشهر اعلام کرد: «موضوع اینگونه نبوده که عامل خارجی اقدام به ترور کرده باشد». او با اشاره به بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح افزود که بالگردهای مورد استفاده فاقد GPS و بهصورت آنالوگ هدایت میشوند و تاکنون گزارشی درباره استفاده از ابزارهایی مانند آیپد در آن بالگرد ارائه نشده است، هرچند موضوع بررسیهای تکمیلی همچنان در دستور کار قرار دارد.
مجموع این واکنشها نشان میدهد که با وجود انتشار ادعاهای جدید در قالب کتاب و اظهارات برخی چهرههای سیاسی، روایت رسمی نهادهای مسئول همچنان بر وقوع یک سانحه تأکید دارد؛ روایتی که تاکنون سند معتبری برای نقض آن ارائه نشده، اما همچنان در فضای سیاسی و رسانهای محل مناقشه است.




